ویلیام شاتنر از اینکه “هیچ دوستی برایش باقی نمانده” خشمگین است.


محتوای مقاله

ویلیام شاتنر این ادعا را رد می کند که هیچ دوست واقعی ندارد و می ترسد تنها بمیرد.

محتوای مقاله

در مصاحبه جدید با به گزارش مجله SFX و به نقل از یونیلاد، شاتنر، 93 ساله، گفت که «همه تنها هستند» و او «تنها خواهد مرد».

«به این نتیجه رسیدم که همه تنها هستند. او به این نشریه گفت: «وقتی بزرگتر می‌شوی، فکر می‌کنی، خدای من… همه کسانی که می‌شناختم و فکر می‌کردم دوست هستند، مرده‌اند. “من تنها هستم – من تنها خواهم مرد.”

اما او گفت که مردم از مرگ می ترسند، زیرا آماده رویارویی با چشم انداز مرگ و میر خود نیستند.

او گفت: “شما آن را نادیده می گیرید، (زندگی) را با شراب، زن یا آهنگ پر می کنید.” به تمام وعده‌هایی که به تنهایی خورده‌ام فکر می‌کنم، و در شرکت‌های تئاتر وقتی تنها بودم، آبجوی عجیب و غریب می‌خوردم، اما بازیگران (دیگر) مست می‌شدند و روز بعد در مه بودند. من تا به حال – من با جمعیت مشروب خوار نبودم، اما تعجب می کنم که آنها چه می کنند؟ آنها می نوشند و می خندند، اما من آماده نبودم که ماسک “من برایم مهم نیست” را کنار بگذارم. اگر این یک دوستی است، من نمی خواهم آن را انجام دهم – این اتلاف وقت من است.

پس از اینکه این نظرات در فضای مجازی منتشر شد، شاتنر که رابطه تیره‌ای با برخی از بازیگران همکارش داشته است، به ایکس رفت تا به تیتر اخبار اشاره کند که می‌گویند این مال اوست. پیشتازان فضا شخصیت “سرنیزه کرک”.

“خوب، امروز جالب بود از چند دوست با من تماس گرفت که در یک وب سایت نامعلوم خوانده بودند که طی مصاحبه ای اعتراف کرده بودم که هیچ دوست واقعی ندارم و تنها خواهم مرد. آیا این حقه کرک نبود؟ اینجا مرا با فانتزی اشتباه نگیرید.'

او سپس با صدا زدن دوستش تام شوخی کرد برگرون.

اگرچه، اگر تام برگرون با من تماس بگیرد، مطمئناً به او خواهم گفت که این را گفتم!» او با چند ایموجی خنده ادامه داد. “جالبه. پس اگر تام نیستی، یک کلمه از آن را باور نکن.”

محتوای مقاله

با بزرگتر شدن، این بازیگر کانادایی الاصل شروع به مبارزه با مرگ کرد و در مصاحبه های گذشته خود آشکارا در مورد آن صحبت کرد و در مورد مرگ کرک در سال 1994 نقش آفرینی کرد. پیشتازان فضا: نسل ها. اما این بدان معنا نیست که او از آن نمی ترسد.

“هرچه بزرگتر می شوی، همانطور که مطمئنم می توانی تصور کنی، به مرگ فکر می کنی – این مرگ بیشتر و بیشتر حضور می یابد… بنابراین وقتی (کرک) در حال مرگ بود، اینطور گفتم: “چطور می میری؟” من شنیده ام که مردم گریه می کنند، پدرم از کار افتاده بود، سکته کرده بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود و من اغلب فکر می کنم که او برای چه گریه می کرد. برای رفتنش گریه کرد؟ من او را خیلی دوست داشتم و او هم مرا دوست داشت. آیا او برای من گریه کرد و از این دنیا رفت؟» او در مصاحبه ای با Postmedia در سال 2022 گفت.

“بنابراین فکر کردم، “کاپیتان کرک چگونه می میرد؟” کاپیتان کرک که بارها با مرگ روبرو شده بود. فکر می کردم او با همان هیبت و تعجب به نزدیک شدن به مرگ نگاه می کند که در سال هایی که من او را بازی می کردم به این موجودات عجیب و غریب که با آنها برخورد می کرد نگاه می کرد. می خواستم او به مرگ به عنوان چیزی مملو از هیبت و شگفتی نگاه کند که او به جهان هستی می نگرد. پس “اوه من” باید “وای” می بود. یک عنصر ترس در اتفاقی که افتاد وجود داشت و من این را نمی خواستم. من آن را دقیقاً آنطور که می خواستم بازی نکردم که این بود: “اوه خدای من، یک مرگ زیبا.” چه اتفاقی خواهد افتاد؟” این همان احساسی است که من در مورد آن دارم. این همان چیزی است که من می خواهم در مورد آن احساس کنم. من نمی خواهم احساس ترس کنم، اما می ترسم احساس ترس کنم.

[email protected]

توسط ویراستاران توصیه شده است

این مقاله را در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید



دیدگاهتان را بنویسید