محتوای مقاله
سلین دیون بیشتر عمر خود را با برهنه کردن روح خود روی صحنه گذراند، اما مستند جدید او جنبهای از خواننده مشهور کبکویی را نشان میدهد که قبلاً دیده نشده بود.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
در پس زمینه مبارزه او با سندرم صورت سفت و سخت، من هستم: سلین دیون نگاه دقیقی به زندگی خصوصی این زن 56 ساله ارائه می دهد زیرا او با یک بیماری عصبی نادر کنار می آید که می تواند باعث سفتی عضلات و اسپاسم شدید شود و بر توانایی های او تأثیر بگذارد. برای اجرا
قبل از انتشار آن در Amazon Prime Video در 25 ژوئن، در اینجا پنج لحظه تأثیرگذار و روشنگر از این مستند آورده شده است:
محتوای مقاله
تمیز آمدن: همانطور که دیون قول می دهد روزی به صحنه کنسرت بازگردد، او همچنین اعتراف می کند که همیشه با طرفدارانش صادق نبوده زیرا با سلامتی خود دست و پنجه نرم می کرد. او اکنون می گوید که لغو برنامه به دلیل بیماری های به ظاهر رایج در واقع به بیماری جدی تر او مربوط می شود. در زمانهای دیگر، او نشانههایی را که نشان میدهند بدنش روی صحنه کار نمیکند را به عنوان یک ترفند صوتی صرف رد میکرد. «زمانهایی بود که تقلب میکردم و به میکروفون میکوبیدم که انگار تقصیر میکروفون است. من کاری که مادرم گفت انجام دادم، تکان نخوردم.” در پایان، او میدانست که حقیقت پیروز خواهد شد، “دروغها اکنون خیلی سخت هستند.”
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
زندگی دیگر: در لحظه ای سبک تر، دیون به شوخی به رژیم غذایی سخت و سبک زندگی می پردازد که صدای قوی او را از دوران نوجوانی حفظ کرده است. او توضیح می دهد که چگونه گاهی اوقات باعث حسادت او نسبت به ستاره های راک که چندان منظم نبودند، می شد. «آنها می نوشند، بازی می کنند و نمی خوابند. آنها افراد فوق العاده باحالی هستند. و آنها فقط عاشق رفتن به بار و گذراندن اوقات خوش هستند.” او با تقلید از گیتار هوا توضیح می دهد. «من، مثل آب دارم. و من 12 ساعت می خوابم.”
صدای او: دانستن مدتهایی که او برای محافظت از تارهای صوتی خود انجام داده است، گوش دادن به دیون که توضیح میدهد چگونه ناامیدانه تلاش میکرد تا کنترل را پس از زوال بدنش به دست آورد، ویرانگرتر میشود. او در یک صحنه میگوید: «دستگاه من کار نمیکرد، بنابراین شروع به افزایش دوز کردیم. من برای عملکرد به دارو نیاز داشتم. یک قرص دیگر، دو قرص دیگر، پنج قرص دیگر. قرص خیلی زیاد نمایش باید ادامه یابد.” او اضافه می کند: “من نمی خواهم دراماتیک به نظر برسم، اما می توانستم بمیرم.”
تبلیغات 4
محتوای مقاله
میوه آرایی: دیون با تأمل در فشارهای شغلی و بار قابل توجهی که به دلیل بیماری بر دوش خود احساس می کند، خود را با درخت سیبی مقایسه می کند که در آن مردم در جستجوی رزق و روزی صف می کشند. “من سیب – بهترین – و یک شمع می دهم. و همه با یک سبد سیب می روند.” “شاخه های من گاهی شروع به ریزش می کنند. کج خواهد شد. و این شاخه ها شروع به تولید کمی سیب می کنند. اما هنوز افراد زیادی در صف هستند. من نمی خواهم آنها در صف بایستند اگر من برای آنها سیب نداشته باشم.
از دست دادن کنترل: در اوج فیلم، دوربین ها اسپاسمی را در پای چپ او ثبت می کنند که به حمله فلج کننده تمام بدن دیون تبدیل می شود. تریل لوبو، درمانگر طب ورزشی در ابتدای صحنه توضیح می دهد: «بدن و مغز او بیش از حد تحریک شده است. این می تواند به یک بحران منجر شود». دقایقی بعد، دیون با چشمان اشک آلود روی میز معاینه حلقه زده و تیم پزشکی او از بدن او که به طور غیرقابل کنترلی تکان می خورد مراقبت می کند. او پس از گذشتن از آن می گوید: «هر بار همچین اتفاقی می افتد، خجالت می کشی. او نگران است که با بازگشت به صحنه چه اتفاقی بیفتد و جمعیت عاشق ناخواسته همین واکنش را برانگیزد.
قبل از اینکه شب تمام شود، دیون به حالت اولیه برگشته است. او در همان اتاقی که حمله او انجام شد، ایستاده، بلندگوهای تلفن همراهش را روشن میکند و تصنیف عالی «من کی هستم» اثر وین استارکس را میخواند. آه می کشد: «چه آهنگی.
محتوای مقاله