حکم قتل یک زن میسوری پس از 43 سال لغو شد


محتوای مقاله

یک قاضی محکومیت یک زن میسوری را که در سال 1980 خود را متهم به قتلی کرد که در سال 1980 یک بیمار روانپزشکی بود که وکلای او می گویند در واقع توسط یک افسر پلیس بی اعتبار انجام شده بود، رد کرد.

تبلیغات 2

محتوای مقاله

جمعه شب، قاضی رایان هورسمن حکم داد که ساندرا هم، که 43 سال را پشت میله های زندان گذرانده، شواهدی دال بر بی گناهی واقعی دارد و باید ظرف 30 روز آزاد شود، مگر اینکه دادستان دوباره تلاش کند. او گفت که وکیل او ناکارآمد است و دادستان ها نتوانستند شواهدی را که به او کمک می کرد فاش کنند.

وکلای او می گویند این طولانی ترین مدتی است که یک زن به دلیل محکومیت نادرست زندانی شده است. آنها برای آزادی فوری او درخواست کردند.

وکلای او در بیانیه‌ای گفتند: «ما از دادگاه به خاطر تشخیص بی‌عدالتی شدیدی که خانم همه برای بیش از چهار دهه متحمل شده است سپاسگزاریم.

سخنگوی اندرو بیلی، دادستان کل میسوری، فوراً به پیامک یا ایمیلی که خواستار اظهار نظر در روز شنبه بود، پاسخ نداد.

تبلیغات 3

محتوای مقاله

هام در اولین بار در مورد مرگ پاتریشیا جشکه، کارمند 31 ساله کتابخانه، غل و زنجیر چرمی بسته شده بود و چنان آرام آرام گرفته بود که «نمی‌توانست سرش را صاف نگه دارد» یا «نمی‌توانست چیزی جز پاسخ‌های تک هجا بنویسد». به وکیلش از پروژه بی گناهی نیویورک.

آنها در دادخواستی که به دنبال تبرئه او بودند، استدلال کردند که مقامات اظهارات “بسیار متناقض” هامه را نادیده گرفتند و از شواهدی که مایکل هولمن، افسر پلیس وقت که سعی داشت از کارت اعتباری زن کشته شده استفاده کند، خودداری کردند.

قاضی نوشت که “هیچ مدرکی، به جز اظهارات غیر قابل اعتماد خانم هم، او را به جرم مرتبط نمی کند.”

وی افزود: «در مقابل، این دادگاه متوجه می‌شود که شواهد مستقیماً هولمن را با این جنایت و صحنه قتل مرتبط می‌کند».

محتوای مقاله

تبلیغات 4

محتوای مقاله

در 13 نوامبر 1980، زمانی که جشکه کارش را از دست داد، شروع شد. مادر نگران او به پنجره آپارتمانش رفت و جسد برهنه دخترش را که غرق در خون بود روی زمین پیدا کرد. دست هایش را با سیم تلفن از پشت بسته بودند و جوراب شلواری دور گلویش پیچیده بودند. زیر سرش چاقو بود.

این قتل وحشیانه سرفصل اخبار را به خود اختصاص داد و کارآگاهان 12 ساعت در روز برای حل آن تلاش کردند. اما هم در رادار آنها نبود تا اینکه تقریباً دو هفته بعد در خانه پرستاری که یک بار او را معالجه می کرد ظاهر شد و چاقویی به همراه داشت و از رفتن خودداری کرد.

پلیس او را در کمد پیدا کرد و به بیمارستان سنت جوزف برد، آخرین مورد از یک سری بستری شدن در بیمارستان که از زمانی شروع شد که او در سن 12 سالگی شروع به شنیدن صدا کرد.

تبلیغات 5

محتوای مقاله

او یک روز قبل از پیدا شدن جسد جشکه از همان بیمارستان مرخص شد و اواخر همان شب پس از طی بیش از 100 مایل (160 کیلومتر) در سراسر ایالت، در خانه والدینش حاضر شد.

زمان برای سازمان های مجری قانون مشکوک به نظر می رسید. زمانی که بازجویی ها شروع شد، به همه داروهای ضد روان پریشی داده شد که باعث اسپاسم عضلانی غیرارادی می شد. در طومار آمده است که او شکایت داشت که چشمانش در سرش می چرخد.

کارآگاهان خاطرنشان کردند که هم “از نظر ذهنی گیج” به نظر می رسد و نمی تواند سؤالات آنها را کاملاً درک کند.

وکلای او نوشتند: «هر بار که پلیس بیانیه‌ای از خانم همه دریافت می‌کرد، به طرز چشمگیری نسبت به قبلی تغییر می‌کرد، که اغلب شامل توضیحاتی درباره حقایقی بود که پلیس اخیراً کشف کرده بود».

تبلیغات 6

محتوای مقاله

پس از همه، او ادعا کرد که مردی به نام جوزف وابسکی را تماشا کرده است که جشکه را می کشد.

وابسکی که زمانی که هر دو در بخش توانبخشی بیمارستان دولتی بودند با او آشنا شد، متهم به قتل شد. اما دادستان ها پس از اینکه فهمیدند او در آن زمان در یک مرکز درمان الکل در توپکا، کانزاس بود، به سرعت پرونده را متوقف کردند.

هم بعد از اینکه فهمید نمی تواند قاتل باشد، گریه کرد و گفت که او یک قاتل تنهاست.

اما پلیس همچنین شروع به جستجوی مظنون دیگری کرد – یکی از مظنونین خود. حدود یک ماه پس از قتل، هولمن به دلیل گزارش نادرست وانت وانت خود و جمع آوری مطالبات بیمه دستگیر شد. این همان کامیونی بود که در نزدیکی صحنه جنایت مشاهده شد، و نمی‌توان عذاب افسر را مبنی بر اینکه شب را با زنی در متل مجاور گذرانده بود تأیید کرد.

تبلیغات 7

محتوای مقاله

او همچنین سعی کرد از کارت اعتباری جشکه در یک فروشگاه دوربین در کانزاس سیتی، میسوری استفاده کند، همان روزی که جسد او پیدا شد. هولمن که در نهایت در سال 2015 از کار اخراج شد و درگذشت، گفت که کارت را در کیف پولی پیدا کرده است که در یک گودال انداخته شده بود.

در بازرسی از خانه هولمن، پلیس یک جفت گوشواره طلایی به شکل نعل اسب را در یک کمد به همراه جواهراتی که اوایل همان سال از یک زن دیگر دزدیده شده بود، پیدا کرد.

پدر جشکه گفت که گوشواره را جفتی می شناسد که برای دخترش خریده بود. اما پس از آن تحقیقات چهار روزه در مورد هولمن به طور ناگهانی به پایان رسید و بسیاری از جزئیات کشف شده هرگز با وکیل هم در میان گذاشته نشد.

در این میان، هم ناامید شده بود. در کریسمس 1980، او به والدینش نوشت: “با وجود اینکه من بی گناه هستم، آنها می خواهند کسی را بیرون کنند تا بگویند پرونده حل شده است.” او گفت که می تواند اعتراف گناه را به اقرار گناه تغییر دهد.

تبلیغات 8

محتوای مقاله

او گفت: “فقط بگذار تمام شود.” “خسته ام.”

و این همان کاری بود که او در بهار سال بعد انجام داد، زمانی که موافقت کرد به قتل عمد اعتراف کند در ازای لغو مجازات اعدام.

حتی این یک مشکل بود. قاضی در ابتدا اعتراف به گناه او را رد کرد زیرا او نمی توانست جزئیات کافی در مورد آنچه اتفاق افتاده را به اشتراک بگذارد و گفت: “من واقعاً نمی دانستم که تا سه روز بعد این کار را انجام دادم، می دانید، زمانی که در روزنامه و اخبار منتشر شد. “

وکیل او به او گفت که تنها شانس او ​​برای محکوم نشدن به اعدام این است که قاضی را وادار به اعتراف به گناه او کند. پس از استراحت و تمرین، اطلاعات بیشتری ارائه کرد.

این درخواست بعداً در دادگاه تجدید نظر رد شد. اما او در سال 1985 پس از یک محاکمه یک روزه که در آن به هیئت منصفه در مورد آنچه که وکلای فعلی او به عنوان بازجویی های “فوق العاده اجباری” توصیف می کنند، گفته نشد، دوباره محکوم شد.

لری هارمون، که به همی کمک کرد تا اعتراف اصلی خود را به جرم رد کند و بعداً قاضی شد، در این درخواست گفت که او معتقد است که او بی گناه است.

او گفت: «سیستم در هر فرصتی او را شکست می‌داد».

محتوای مقاله

دیدگاهتان را بنویسید